«آندورا» برای بار هفتم منتشر شد
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۵۷۳۱
ایسنا/خوزستان چاپ هفتم نمایشنامه «آندورا» نوشته ماکس فریش با ترجمه زندهیاد حمید سمندریان به بازار کتاب آمد.
به گزارش ایسنا، ماکس رودلف فریش (زاده ۱۵ مه ۱۹۱۱ ـ درگذشته چهارم آوریل ۱۹۹۱) داستاننویس، نمایشنامهنویس و معمار سوئیسی بود. فریش در دانشگاه زوریخ ادبیات آلمانی خواند. در ۱۹۳۴ اولین رمانش را به نام «یورگ شاینبارت؛ سفر تابستانی سرنوشتساز» نوشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیگر اثر او که به قلم سمندریان به فارسی درآمده نمایشنامه «خشم شدید فیلیپ هوتس» نام دارد. همچنین زندهیاد هما روستا (همسر حمید سمندریان) نمایشنامه «سانتا کروز» فریش را ترجمه کرد که منتشر نشد اما روی صحنه رفت.
قصه «آندورا» از این قرار است که سالها قبل «کان» معلم خوشنام و بااخلاق آندورایی که همسر و فرزند دختری دارد تنها به کشور همسایه (که با یهودیان و یهودیت ضدیت دارند و آنها را تعقیب میکنند و آزار میدهند) سفر میکند. در این سفر به دنبال یک آشنایی و ارتباط با زنی به نام «سینیورا» صاحب پسری میشود. هنگامی که «کان» به آندورا برمیگردد پسرش را با خود به آندورا میآورد و برای پرهیز از بدنامی اخلاقی ادعا میکند که این طفل فرزند خود او نیست بلکه یهودیزادهای است که برای نجات از کشور همسایه او را با خود به آندورا آورده تا از مرگ نجاتش دهد.
مردم به خاطر این عمل او را تحسین میکنند و به پسرخوانده او که نامش را «آندری» گذاشته محبت میکنند اما رفتهرفته در آندورا شایع میشود که کشور همسایه قصد حمله نظامی و اشغال آندورا را دارد. به دنبال این شایعه مردم آندورا احساس میکنند که در صورت عملی شدن این شایعه دیگر صلاح نیست جوانی یهودی محبوب مردم آندورا باشد. به تدریج محبت مردم به «آندری» تبدیل به عداوت و در حضور او مرتب از یهودیها بدگویی میشود. آندری از پدرش میخواهد که اجازه بدهد، او با «باربلین» که آندری او را همبازی خود میداند نه خواهر ازدواج کند. «کان» از این تقاضا وحشت میکند ولی از طرفی نمیتواند به آندری بگوید که باربلین خواهر واقعی او است و نمیتواند با او ازدواج کند.
این نمایشنامه در ۱۷۴ صفحه و به همت انتشارات قطره بر پیشخوان کتابفروشیها نشسته است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها نمایشنامه حمید سمندریان هما روستا آندورا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۵۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتشار ۳ نمایشنامه
در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب، سه کتاب نمایشنامه با عنوانهای «رازی بین من و تو»، «در تنم زمستان شد» و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» راهی بازار کتاب شد.
به گزارش ایسنا، «رازی بین من و تو» با شمارگان ۳۰۰ نسخه، «در تنم زمستان شد» با شمارگان ۵۰۰ نسخه و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» با شمارگان ۵۰۰ نسخه در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدند.
در معرفی این نمایشنامهها آمده است: «رازی بین من و تو» به قلم محمدرضا امیرخانی تصویری از زندگی علی، جانباز اعصاب و روان است. علی هنرمند پتینهکاری است که در جبهههای جنگ دچار موج انفجار شدیدی شده و همچنان با این توهم که همرزمش را کشته است، دچار عذاب وجدان است. در ادامه دکتر بخشی برای رهایی او از این توهم دست به کار میشود.
«در تنم زمستان شد» اثری از مصطفی سیفی برشی از زندگی رونیا یک دختر کرد ایزدی است که چند سال اسیر داعش بوده و اکنون پس از فرار از دست داعش به آلمان گریخته، اما یک روز مرد داعشی که سالها رونیا را اسیر کرده، وارد خانه او میشود.
«روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» نمایشنامه دیگری است که به قلم محمدرضا آریانفر به چاپ رسیده است. آریانفر در این کتاب، چهار نمایشنامه شامل «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر»، «آنگاه که خدا از دهان سنگ ترانه میخواند»، «کسی در خوابهایم قدم میزند» و «سراغ خوابهایم را از باد بگیر» را به نگارش درآورده است.
انتهای پیام